ذهن بیمار

psychic mind ,the life and opinion of a man

ذهن بیمار

psychic mind ,the life and opinion of a man

۶۲.AntiWar

 جنگ امریکا با عراق شروع شد که دوباره گروهها و احزاب چپ و سبز در غرب شروع به تظاهرات گسترده ضد جنگ کردند. شاید خیلی از قدیمی ها خاطره ی تظاهرات بر علیه جنگ ویتنام را به خاطر آوردند.  دوباره انسان دوستان جهان اوّل طومارها امضا کردند ، سخنرانیها کردند ، متینگها برگزار کردن، شمعها روشن کردند و اشکها ریختند . هر لحظه بر موج این احساسات بشر دوستانه افزوده شد .

اندکی به این بشر دوستی بیشتر دقت کنید. تمام این اقدامات ضد جنگ تنها در مواردی صورت می گیرد که کشورهای غربی در آنها دخیل باشند و گرنه چه کسی به یاد دارد که تظاهراتی بر علیه جنگ داخلی رواندا که صدها هزار کشته بر جای گذاشت بر پا شده باشد ؟ این تنها یک مثال بود از هزاران مورد اتفاقی که در دنیا می افتد و بشر دوست غربی در برابر ان بی اعتنا است و یا در نهایت با پرداخت چند یورویی به صندوق کمک به فلان کشور و یا بهمان گروه آواره ، روح خود را تعالی می بخشد . امّا اگر به همین گروهها پیشنهاد شود که بنا به اعتراض به نقض حقوق بشر در مثلآ چین و یا اعتراض به اشغال کشور مستقل تبت بیایید و مصرف کالاهای چینی را تحریم کنید و یا با برپایی تظاهرات و اعتصاب دولت متبوع خود را وادار به تجدید نظر در روابط خود با چین کنید همگی با طفره رفتن از روابط تجاری بین دو کشور و روش مذاکره ی انتقادی و ... صحبت به عمل می آورند البته به شما اطمینان می دهند که گروهشان حاضر است یک دو جین اعلامیه در محکومیت این اعمال صادر کند .

کشورهای غربی با بسیاری از کشورهایی که ابتدایی ترین حقوق انسانها را زیر پا می گذارند و در بسیاری موارد برای شهروندان خود بسیار خطرناکند روابط نزدیکی دارند. امّا انگار هیچکس به فکر مردم این کشورها که با سلاحها ی غربی هر روز مورد آزار و شکنجه قرار می گیرند نیست . آنها ضد جنگند ولی فقط جنگی که فردی از شهروندان جهان اوّل ممکن است آسیب ببیند . مردم جهان سوم تنها از لحاظ زیستی در طبقه بندی انسانها قرار می گیرند ولی اصولآ مرگ و زندگی انها چندان مهم نیست.

۶۱-نه قم خوبه نه کاشون!

چند عکس العمل محتمل در برابر انتخابات

توجه!! اگر انتخابات را وظیفه ی شرعی خود می دانید و یا بفرموده در انتخابات شرکت می کنید و یا طرفدار جناح اصولگرا هستید این پست را نخوانید چون به غیر از اتلاف وقت چیزی نصیب شما نمی شود.

۱- من رای نمی دهم:

    در مورد عدم رای دادن دلایل زیادی وجود دارد مانند اینکه این انتخابات حتی اندکی هم نزدیک به حداقل های دموکراتیک  نیست و عملا چیزی به اسم انتخابات وجود ندارد . با وجود یک فیلتر که تنها موافقین تفکر حاکم را به عنوان کاندیدا تایید صلاحیت می کند دیگر حق انتخابی برای رای دهندگان باقی نمی ماند و آنها در صورت شرکت در انتخابات باید از بین نمایندگان یک جناح نماینده برگزینند . نمایندگان احزاب و گروههای اصلاح طلبی که از روزنه های ریز نظارت استصوابی گذشته اند و یا به فرموده در میدان رقابت حاضرند هم انچنان قلیلند و گمنام که اصلا شانسی برای انتخاب شدن ندارند و حتی اگر انتخاب شوند چون از رده های سوم و چهارم جناح خودند و یا انقدر افکار متمایل به حکومت دارند که عملآ امیدی به انها نمی رود . تجربه ی مجلس در مشت دولت هفتم نشان داد اقلیت مجلس عملآ بعد از مدت کمی به حاشیه رانده می شود . در ضمن تجربه ی مجلس ششم نشان داد که حتی مجلسی با اکثریت اصلاح طلب با تمام غولهایشان هم نتوانست کاری از پیش ببرد چه رسد به الان.

تاریخ نشان داده که حکومتها در انتهای عمر خود به شدت رادیکال می شوند شاید این یکدستی روند سقوط را تسریع بخشد.

۲-من رای می دهم:

تحریم انتخابات همواره به نشانه ی غیر دموکراتیک و غیر عادلانه بودن ان انتخابات است . این درست امّا مگر تمام دنیا نمی داند که انتخابات در ایران غیر دموکراتیک است ؟ شاهد آن صدها بیانه در محکوم کردن روش حکومت در ایران است . خوب چه اتفاقی افتاد ؟ هیچ . نظام نشان داده چندان اهمیتی به میزان مشارکت مردم در انتخابات نمی دهد و به همان حداقل رای دهنده ی سنتی راضی است پس عملا تحریم بی نتیجه است .

در مورد انتخابات دولت هشتم ثابت شد همواره شرایط بدتری هم وجود دارد . اگر آن موقع طبقه ی متوسط با صندوقها قهر نمی کردند و در انتخابات شرکت می کردند با انتخاب یک فرد معتدل مثل معین و حتی رفسنجانی مطمئنا وضعیت کشور بسیار متفاوت از امروز بود . امروز هم اگر به پای صندوقهای رای برویم لاقل کسانی را می توانیم انتخاب کنیم که اگر سودی برای کشور نداشته باشند ضرری هم ندارند. مضافآ بر اینکه اگر لیست اصلاح طلبان رای بیاورد عملآ شرکت بزرگی برای دستگاه پروپاگاندای دولت پوپولیست است . یادمان باشد که این انتخابات انتخاب اصلح نیست بلکه جلوگیری از انتخاب احمق است.

۳- بی خیال شو!!:

به قول بنجامین خر مزرعه ی حیوانات وضع ما هیچ وقت بهتر نمی شه! چه با شرکت چه بدون شرکت در انتخابات.

۶۰-روز زن و زن روز

به میتانا عزیزم

اوّل از همه روز زن مبارک . و امّا بعد در حال حاضر ما در برهه ی حساسی از زمان قرار داریم همان لحظاتی که دگماتیسم و اقتدارگرایی ایدئولوژی مذهبی در شدیدترین حالت خود و در دستان صاحبان قدرت نظامی قرار دارد . حاکمیت در پی یکدست شدن و جامعه به سمت سکوت کشانیده می شود. سوال مهم این است جایگاه مبارزان مدنی در این دوره کجاست؟ نفوذ و مقبولیت تفکرات، آرمانها و روشهای دستیابی به هدف در جامعه تا چه اندازه است ؟ آیا دستآوردها و هزینه ها در حالت معقولی از منظر انتخاب راه مبارزه قرار دارند؟.

حرکت آزادیخواهانه ی زنان متاسفانه هنوز بر روی سطح در حرکت است و نفوذ اندکی در جامعه پیدا کرده ، این حرکت هنوز در حلقه ی کوچک زنان روشنفکر اجتماع باقی مانده است شاهد آن این مسئله که اگر از بسیاری از زنان این مرز و بوم نه تنها در شهر های کوچک و روستا ها بلکه در کلان شهرهای بزرگ درباره ی کمپین معروف یک میلیون امضا بپرسید کمتر کسی درباره ی ان اطلاعی دارد و جالبتر انکه این بی اصلاعی هم تنها به طبقات سنتی و پایین اجتماع خلاصه نمی شود بلکه در برگیرندهی طیف وسیعی از جامعه ی تحصیل کردگان ما نیز می شود . مهمترین علل این اتفاق نبود تبلیغات صحیح و عدم شناخت بدنه ی اجتماع توسط برگزار کنندگان این پروژه می باشد . در حالی که جامعه ی زنان اهل مطالعه حتی با احتساب خوانندگان مجلات خانواده دایره ی کوچکی را در جامعه تشکیل می دهد پایه گذاری مبارزه بر روی سیستمی کاملآ نو مثل برگزاری ورک شاپ استراتژی درستی در این زمینه به نظر نمی رسد حتی اگر موفقیت ان را ۱۰۰٪ در نظر بگیریم باز هم برد کوتاه آن برای کمپین سراسری ان را از درجه ی انتفاع ساقط می کند . از طرف دیگر دستگیر و زندانی شدن فعّالان کمپین هزینه ی زیادی بر روی این حرکت اجتماعی وارد کرده که مطمئنا حرکت ان را بیش از پیش کند خواهد کرد .

 شاید وقت آن رسیده باشد که تصمیمی تاریخی در این باره ازطرف گردانندگان گرفته شود یا باید تن به عقب نشینی داد و در یک موقعیت دیگر و در فضایی باز تر دوباره شروع کرد و یا برای متعادل کردن ترازوی هزینه فایده به گسترش سریع در تمام نقاط کشور از طریق فعال کردن واحدهای کوچک شهرستانها و برگزاری تظاهرات و تجمع پرداخت.