ذهن بیمار

psychic mind ,the life and opinion of a man

ذهن بیمار

psychic mind ,the life and opinion of a man

۳۰.بچه های خوب از خوردن آبگوشت لذّت می برند!!

اگه یادتون باشه ، کلاس اوّل ابتدایی درسی داشتیم درباره ی آبگوشت . بچه های خوب از خوردن آبگوشت لذّت می برند . درس که به اینجا رسید بچه ها همه زیر لبی می گفتند : اه! . خیلی از هم سن و سالهای من ، از آبگوشت بدشون میومد . بعدها بهم گفتند اصولآ گذاشتن این درس در کتابهای فارسی هم به همین خاطر بوده که بچه ها رو به خوردن آبگوشت ترغیب کنند اون هم به ضرب و زور و ارعاب و تهدید! .  بچه های خوب !!! در نتیجه بچه ها ی خوب آبگوشت می خورند و حتی بالاتر از اون از خوردن اون لذت می برند . نتیجه ی منطقی اینکه بچه هایی که آبگوشت نمی خورند بد هستند ! . اینطور بر سر دو راهی خیر و شر قرار دادن بچه ای که هفت سال و یا کمی بیشتر سن نداره واقعآ عجیبه . مادرم می گفت بخورید وگرنه خدا بدش میاد! ما هم می گفتیم : خوب یه چیز دیگه درست کن تا ما یه جوری بخوریم که خدا خوشش بیاد . خوب وقتی کسی آبگوشت دوست نداره از برنامه ی غذایی حذفش کنید ... هر کس هم هوس کرد دیزی فروشی فراوونه ، دیگه احتیاجی به این نیست که از کلاس اول برای بچه ها فرهنگ سازی کنیم . اون هم به خاطر آبگوشت ! . حالا چرا آبگوشت و نه غذای دیگه؟ مثلآ آش رشته چرا نه؟ بچه های خوب از خوردن آش رشته لذت می برند ... اصلآ چرا بچه های خوب مگه بچه های بدی پیدا نمی شند که آب گوشت یا آش رشته دوست داشته باشند؟ یا با نخوردن یه غذا دیگه آدم بد می شه ! این هم حکایت آدم و حوا است که به خاطر خوردن یه سیب ناقابل از بهشت بیرونشون کردند . در ضمن آبگوشت با داشتن چربی فراوون و همچنین نشاسته زیاد (نون ترید کرده ی توش ) باعث اضافه وزن همچنین انسداد عروق می شه . نخود و لوبیا ی داخلش به شدت باد آور(گلاب به روتون) و باعث آلودگی هوا می شه . این اسرار عجیب بر سر آبگوشت شاید و فقط شاید به خاطر این باشه که اون زمانی که کتابهای ما برای اولین بار نوشته شدند آبگوشت جزو غذاهای فقیر فقرا به حساب میومده و برای اینکه بچه ها احساس کمبود نکنند اینجوری اومده . اما حالا با گوشت کیلویی خدا تومن آبگوشت جزو غذاهای گرون درومده .

۲۹. رستگاری در نیمه های یک شب بارانی

بیرون داره بارون میاد . خیلی نرم . از صبح تا حالا بارون همینطور یه ریز ادامه داره . هوا سرد کرده .سرما از پنجره خودش رو تو اتاقم ولو کرد و بیرون رفتنی هم نیست. با اینکه شوفاژ تا اخرین حد ممکن بازه امّا بازم سردمه . ولی آزاردهنده نیست . انگار یه کسی رو تیره ی پشتم رنگ گرفته . از اون سرماهایی که جون میده بری زیر رختخواب . هوا ی سرد، زیر پتو گرم آخ چه حالی میده !! . ولی الان خوابم نمیاد دلم میخواد بلند شم برم بیرون . اون کاپشن گنده رو که به قول بچه ها خرسیه رو بپوشم ، کلاه کشی رو تا رو ابروم بکشم پایین . بعد مثل همیشه با خودم بگم شدم عین تروریستهای اروپای شرقی! .  باید امشب بزنی بیرون و یک سیگار برای خودت بپیچی و با دل صبر دودش کنی . باید از این دستگاههای سیگار پیچ پیدا کنم . اصالت داره . نصف کیفش به درست کردنشه . سیگار بکشی و قدم بزنی . تنها تو این هوا ... هیچ کس نیست . سگ رو بزنی بیرون نمیاد !!! . سرت رو بالا نگه داری تا ریزه های بارون بپاشه تو صورتت . بعد هم زیر پوستت مور مور بشه . راه بری و راه بری... . به سرباز وظیفه های نیروی انتظامی که دو تا دو تا در حالی که دستشون رو تا اونجایی که جا داشته تو جیبشون کردند و از سرما دارند می لرزند و گشت می زنند بگی خسته نباشی سرکار ! . به نگاه پر از شکشون لبخند بزنی و سریع رد شی . بعد حتمآ به این فکر میفتم که تا چند ماه دیگه منم سربازم . سرباز سرافراز . چایی داغ ... ! جای اون هم خالیه . دستات رو دور لیوان چاییت حلقه می کنی مبادا یه کم از گرماش هدر بره . چایی داغ رو هورت می کشی و تو بدنت احساس می کنی کجا داره می ره اوّل دهنت بعد مریت متوجه می شه بعد تو شکمت یه جای داغ رو احساس می کنی . دوباره ... . یه دوستی دارم که روزهای سرد زمستون نوشابه تگری می خورد و می گفت آدم رو گرم می کنه برای اثبات نظرش هم یاداوری می کرد که وقتی نوشابه ی سرد تو معدته لایه ی بیرونی بدن از تویی گرم تره و بنابراین احساس گرما بهت دست می ده !. نمی دونم چرا شبهای بارونی تو  هنر با دراکولا و جنایت و خیانت و این چیزها همراهه . شبهای بارونی نه تنها غم انگیز نیست خیلی هم با نشاطه . وقتی نفس می کشی خود هواست . بدون سرب یا دی اکسید گوگرد یا منو اکسید کربن اصافه بر سازمان . بارون نم نم، هوا ی خوب ، چایی داغ ، سیگار خوش دود .... برای رستگاری همینها کافیه . رستگاری در نیمه های یک شب بارانی.

۲۸.افاضات ابوی!

تلویزیون داشت غار غار می کرد و طبق معمول از شش شبکه به صورت زنده آخوند پخش می شد . نمی دونم چرا همیشه تلویزیون روشنه عجیبه که مادر بزرگم هم به همین درد مبتلا است . همیشه ونگ و ونگ یه چیزه تو خونشه امّا دریغ از یک برنامه که نگاه کنه . اینجوری هم با دنیای جدید همراهه هم اینکه اعصابش خرد نمی شه . بابا رو زمین نشسته بود و عینک پیر چشمیش رو زده بود و مثل همیشه دنبال مدرکی سندی می گشت . از بس به قول خودش این اسناد مهم رو یه جای محکم می گذاشت خودش هم نمی تونست پیداشون کنه . اعصابش مگسی شده بود . دق دلیش  رو با جواب دادن به صدایی که از تلویزیون پخش می شد در می آورد .مامان هم هی تند تند کانال عوض می کرد .

 مردک می گفت :امروز انرژی هسته ای یکی از مهمترین ... 

- مرتیکه ! اگه تو تونستی بنویسی انرژی هسته ای خودکار مال خودت .

-آمریکا امروز از قدرت جهان اسلام وحشت دارد .

-آره یه مشت دزد و تروریست پاپتی ... اگه همین نفت هم نداشتید که باید میرفتید می مردید که

-آمریکا نگران وقوع یک عاشورای دیگر است

-تو عاشورا که امام حسین شکست خورد!!! مگه اینکه امریکا طرف امام حسین باشه و شماها یزیدی.

-(شبکه ی بعد)در این ایام مبارک که به ایام اربعین حسینی نزدیک می شویم ... .

-ای بابا باز شروع کردند همین کارها رو می کنید روحیه ی لشکر اسلام رو از بین می برند همینا بودند که لشکر رو فراری دادند که ۷۲ نفر بیشتر نموندند .

-(شبکه ی بعد)من صحبتم با تو ... تو که به زیارت خانه ی خدا مشرف شدی تویی که حاجی هستی تویی که ....

- ای بابا حالا یه مکّه رفتیم خواهر خدا رو که ... اینهمه زور باید بشنویم

-(اخبار)در باب مسائل و تحقیقات شیمی که من مفتخرم در جمع شما متخصّصین متعهد کشور اسلامیمان حضور دارم باید بگویم که ...

-این اخوند ها تو کاری نیست دخالت نکنند .... اگه پس فردا شهر نو رو هم دوباره بسازند سریع چند تا شون می رند رئیسش می شند.

-(گزارش) نظر شما درباره ی.......... بله این وظیفه ی ملی و شرعی ماست که ....

-ببین پسر جان چند مدل گه خوردن داریم یکی گه می خوره شاکیه و سر صدا هم می کنه اما بلاجبار می خوره  یکی گه می خوره دهنش رو می بنده مجبوریه دیگه اما یکی گه می خوره می گه به به عجب عسلی!!! اینا از این دسته اند

خندیدم و بهش گفتم تو که اینقدر مخالفی یه تحرکی یه اعتراضی یه انقلابی .... جوابم رو داد : من به قبر پدرم خندیدم دوباره انقلاب کنم ... یکبار رفتیم تظاهرات به گه خوردن خودمون راضی شدیم برگشتیم .

-همکارمان شما را در جریان وضعیت هوای کشور در ۲۴ ساعت آینده قرار خواهد داد... .