ذهن بیمار

psychic mind ,the life and opinion of a man

ذهن بیمار

psychic mind ,the life and opinion of a man

۴۱.هلن کلر و احمدی نژاد

خیلی عجیبه تو این هوای به این گرمی سرماخوردم!!! . از یه طرف عین تخم مرغ که تو ماهیتابه گیر کرده داری می پزی و از طرف دیگه نباید جلوی کولر یا پنکه باشی . از بی کاری باید بشینی پای اینترنت و سایتهای خبری که چی؟ آقای احمدی نژاد ریس جمهور ایران خواستار بررسی قتل عام یهودیان توسط نازیها به وسیله ی یک گروه کارشناسی بی‌طرف شده است . خدایا این مسئله‌ی مسخره کی قراره تموم بشه . این سیاست عجیب چیه که قراره اذهان مردم کشورهای عربی رو به خودش جذب کنه . اون هم افراطی ترین گروههای  اونها رو تا شاید از طریق فشار افکار عمومی،دولتهاشون مجبور بشند رفتار مهربانانه‌تری با ایران داشته باشند . امّا از کی صاحبان قدرت تو اینجور کشورها به افکار عمومی بها می دادند که این بار دوم باشه ؟ اگه اینجوری قراره بود باشه که هنوز که هنوزه باید بین اعراب و اسرائیل باید جنگ ادامه می داشت . خوب مثل بازی فوتباله تو جام جهانی فرانسه از سنگال چه روی کاغذ چه تو بازیهای قبلی و بازیکین و خلاصه همه جوره سر بود امّا سنگال فرانسه رو حذف کرد . همیشه تو محاسبات چیزی هست که لحاظ نشده باشه . امّا در این مورد یکم زیادی الله بختکی کار شده . می دونی شباهت بین هلن کلر و احمدی نژاد چیه؟ هلن کلر نشون داد هر کسی میتونه خوندن و نوشتن یاد بگیره و با دنیای بیرون خودش ارتباط برقرار کنه حتی اگه نابینا و ناشنوا باشه و اجمد نژاد هم به همه نشون داد هر کسی می تونه رئیس جمهور ایران بشه حتی اگه احمقانه ترین تفکرات رو راجع به حکومت داری داشته باشه . به هر حال تا زمانی که سیستم دیوار حاشا به راه باشه از این حکومتها هم هست مثل همین وزیر دادگستری که خیلی راحت می گه اصلآ کسی تو ۲۲ خرداد کتک نخورد البته شاید هنگام دستگیری مجرمین کمی خشونت به کار رفته که اون هم لازم بوده!!!! . این آقا اونقدر وقیحه که ادم می مونه بهش چی بگه ؟ حالا اگه ۳۰۰ سال پیش بود شاید می شد این ماجرا رو یه جوری سر و تهش رو جمع کرد امّا تو ای دوره زمونه تکلیف اونهمه عکس و فیلمی که از این ماجرا گرفتند چی می شه؟ هر چند برای آقایون که مهم نیست . انگار تو این دنیا برای هیچکی مهم نیست . فعلآ مهم بازی ایران پرتغاله که همه منتظر حماسه هستند... . خوب تنها راه باقی مانده برای اینکه ملت ما غرور ملّیشون رو به نمایش بگذارند همین فوتباله و نه چیز دیگه . هر چند که می خواستند که انرژی هسته ای رو جاش بنشونند امّا به دلیل خرج زیاد فعلآ پروژه در حالت silent قرار داره تا ببینیم بعد چی می شه!

۴۰.ما تماشاچی نمی خواهیم به ما ملحق شوید

عصر روز ۲۲ خرداد در یک بعد ازظهر گرم و کسل کننده ، زمانی که تمامی روزنامه ها یا سرگرم فحش دادن به برانکو و علی دایی بودند و یا بسته ی پیشنهادی اروپا به ایران را سبک سنگین می کردند عده‌ای از زنان و دختران همین مملکت در میدان هفت تیر تهران به خاطر برپایی یک میتینگ آرام برای احقاق حقوق فراموش شده اشان دستگیر، مضروب و مرعوب شدند . به همین سادگی ، به همین خوشمزگی ...!!! . جمعیت را از ۴ تا ۵ هزار نفر تشکیل می دادند که توسط خانمهایی با مانتوهای سبز رنگ و یا قهوه ای پوش متعلق به نیروی انتظامی مورد حمله قرار گرفتند . ابعاد این حمله آنقدر عجیب و بی سابقه بود که دوستی می گفت بعد از حمله ی ۱۸ تیر دژخیمان انتظامی خشن ترین برخورد این مدت در تهران بوده . برهم زنندگان نظم اجتماعی در لباس حافظین نظم با باتوم، گاز فلفل و اسپری رنگ به مقابله با تظاهرات کنندگانی پرداختند که سلاحهایی خطرناک مانند پلاکارد در دستانشان داشتند و غلط های اضافه می کردند . جمع شده بودند که از حق خود دفاع کنند. حق زن بودن . امّا به انها نشان دادند که زنها در اینجا چقدر حق دارند . آنها حق که لباس متحد الشکل بپوشند ، آموزش ببیند که چطور مانند بت من از دیوار اویزان شوند ( البته چادر به جای شنل ، که سوژه‌ی خنده ی دیگران شوند) یا آموزش ببینند که چطور از باتوم استفاده کنند و همجنسانشان را چطور در حالی که از مویشان گرفته اند درون ماشین قفس مانندشان ببرند . و باقی .... باقی چه می کردند ؟ با دوستم که انجا بود سعی کردم تماس بگیرم ... تمام راهها به سمت مشترک مورد نظر مسدود می باشند!!! .... مختل کننده ی امواج موبایل؟؟؟؟ بالاخره وصل شد. چه خبر؟ باقی مردم چه می کنند ؟ هیچ بعضی جوانترها هو می کنند و نیروی انتظامی خحالت خحالت می گویند و بقیه .... سر خویش گرفتند و سریع به گفته ی نیروهای انتظامی عمل کرده متفرق شدند !! چه مدنیّتی! . با این حال باز هم خوبست .. هنوز عده ای هستند که در جواب تو سری می پرسند چرا؟ به کدامین گناه؟ این چراغ کم سوست امّا هنوز روشن .     

۳۹.ته چاه

با اینکه نظر خوشی راجع به مسئولین جمهوری اسلامی ندارم امّا باید بگوییم که در مسیله‌ی انژی هسته ای بسیار خوب عمل کردند و یک بحران را به ماجرایی سود ده تبدیل کردند . خاویر سولانا آمد و هدیه ی کشورهای اروپایی را هم به همراه آورد . ایران به بازار اروپا ، نیروگاه هسته ای ، سوخت اتمی و مذاکره با امریکا دست یافت . بالاخره کدورتها در حال برطرف شدن است . جمهوری اسلامی بعد از ۲۶ سال از ژست ضد امپریالیستی خارج شد و خدا را چه دیدید تا چند سال دیگر شاید کلیدی ترین متحد آمریکاییها شدند! . دو باره مثل گدشته ها ..... روی دیوار شعار می نویسیم که یانکی به خانه ات برگرد .و دوباره همه چیز اوّل . مثل نمایشنامه ی چرخدنده ی سارتر. آنهمه تبلیغات داخلی و .... چه اهمیت دارد . مردم به روی خودشان نمی آورند . همانطور که در اوایل دهه ی ۶۰ خورشیدی روزی بیش از صد نفر از بهترین جوانان این کشور را کشتند و کسی چیزی نگفت . یا در سال ۶۷ که زندانیان سیاسی را اعدام کردند باز هم مردم رویشان را آنطرف کردند . این بار هم مانند دفعات گذشته ... هیچ به خصوص که فوتبال هم هست . دوستی می گفت : حکومت در ایران حزو ساده ترین کارهای دنیاست چون تنها چیزی که مردم از حکومتشان می خواهند این است که کاری به کارشان نداشته باشد .هنوز در ته چاه هستیم .