می گویند هر انسان دو فرشته دارد یکی بر شانه ی چپ نشسته و دیگری در شانه ی راست . یکی اعمال خوب را می نویسد و یکی اعمال بد . اگر جمعیت جهان را 6000000000 فرض کنیم و به ازای هر فرد 2 فرشته یعنی 12000000000فرشته . واقعآ ساماندهی این گروه کار بسیار مشکلی است که تنها خدا از پسش بر می آید !
اما کار این فرشتگان هم یکسان نیست . بیچاره فرشته ی روی شانه ی چپ باید در مدام در حال نوشتن اعمال بد باشد . احتمالا قیافه ای ژولیده با ریش و موی نامرتب دارد انگار تا به حال شانه ندیده .مقداری از مو ریخته و بقیه جو گندمی شده . دکمه های پیراهن را باز کرده تا بدن چربش هوایی بخورد . یقه ی لباسش چرک است و شلوارش کثیف . صورتش لاغر و کوچک است، دماغ بزرگ و سر پایینش که لااقل دو شماره برای این صورت بزرگ است، از شدت خاراندن سرخ شده، کنار چشمها پر از چروک است و عینک قطر بالایش با فریم مشکی هم آنها را نمی پوشاند. خستگی و خواب آلودگی از چشمهای پف کرده اش می بارد .اما مدام مشغول ثبت اعمال است بدون لحظه ای تامل . احتمالآ مرتبآ آرزوی مرگ آن انسان را می کند شاید نفسی به راحتی بکشد .
در آن طرف فرشته ای دیگر . با کت و شلوار مرتب ، کفشهای واکس زده کراوات همرنگ پیراهن ، سنجاق کرواتی که به سبک امسال والینتینو زده ، صورت گرد، نرم و اصلاح شده با چشمهایی نافذ ، موهایش انگار تازه زیر دست آرایشگر بوده . بسیار موقر . علاقه ی خاصی به خطاطی دارد مدتهاست اعمال خوب را با قلم نی بر روی کاغذ ابر و باد می نویسد هر چند فرصت چندانی برای تمرین ندارد . همین امر باعث می شود گه گاهی با ریتمی که با انگشتانش روی میز می گیرد اعتراضش را به این بی حوصلگی نشان دهد .
این تفاوت تنها در بین این دو فرشته نیست . حتی هفت ملک معروف هم در تعریف شغلی و سمت پرسنلی به هم شبیه نیستند . مثلآ عزراییل ، نه تنها همواره مورد نفرت انسانها روز به روز و ساعت به ساعت وظیفه اش سنگین تر می شود . در مقابل جبرییل که مدتهاست بازنشسته شده . از همه جالبتر کار اسرافیل که هنوز شروع نشده البته تنها یک اجرای ترومپت است . شاید در حال تمرین برای ان اجراست !!
این روزها ( بعد از انتخابات ) هر جا که می روید از دهان مسیولین عزیز چند چیز می شنوید . عدالت محوری ، مهرورزی و خدمت به بندگان خدا . آنی نمانده که کشور تبدیل به مملکت گل و بلبل شود و اتوپیای بشریت سرانجام لباس حقیقت بپوشد . دیری نخواهد انجامید که از سراسر جهان برای گرفتن ویزا به سفارتخانه ها و کنسولگری هایمان هجوم بیاورند ... .
در راستای همین امور شنیدم که در طرحی ضربتی ایجاد 50 سقاخانه در شهر مشهد دستور کار قرار گرفته و رییس جمهور منتخب ملت بعد از یادآوری گزینشی که مردم در انتخابات کرده بودند وعده داد که بودجه ای مخصوص برای بهسازی و گسترش مساجد در نظر گرفته شود و عدم این کار را در زمان تصدیگری دولتهای پیشین خطایی تعمدی نامید . لعن الله عنه !
اخیرآ عده ای کج اندیش با ایجاد تشکیک در اذهان عمومی و در جهت ایجاد نفاق و دو دستگی در بین مردم با مطرح کردن مواردی در باب اقتصاد دولت منتخب را بی برنامه و محصول همان بی عدالتی و مافیای اقتصاد و قدرت دانسته اند .
برای رفع این معضل در محضر بندگان خدا و رد این نظریات و شیطنتهایی که دست امریکا و اسراییل و انگلیس و چند کشور دیگر به وضوح دیده می شود به مواردی از برنامه دولت جدید اشاره می کنم تا ایمان مومنین تقویت و منافقین تنبیه شوند ( انشاالله که توبه کنند !) .
در ابتدا باید گفت که تمام امور دنیوی به خاطر آخرت است در نتیجه در ابتدا برای رفتن دست جمعی کلهم اجمعین به بهشت و در کنار آن پشتیبانی از هنرهای تجسمی به خصوص هنر نقاشی ( عده ای به غلط و از روی عناد اسلام را مخالف هنرهای تجسمی می دانند!!) عده ای از خواهران رشید اسلام را به میان جوانان فرستاده تا به رنگ آمیزی دست و پای آنان به پردازند . این کار چندین خاصیت دارد اول اینکه چشم نا محرم را از پر و پاچه ی دختران رشید اسلام دور می کنیم دوم به جای فرهنگ غلط تتو ( خالکوبی سابق ) که صد در صد غیر اسلامی است روشی دیگر برای طراحی روی بدن ایجاد می کنیم سوم در جهت تولید مد داخلی پیش می رویم . البته تمام این امور با مهرورزی کامل انجام می گیرد و تنها به رنگ کردن داوطلبین می پردازند .
بعد از آن به ایجاد سقاخانه می پردازند که آب مردم را تامین کرده در ضمن از امور ماوراالطبیعه برای حل معضلات مادی و معنوی استفاده می شود ( مدتها از این استعداد بالقوه استفاده نمی شود) . با این کار با یک تیر چند نشان زده می شود اول حل مشکلات مادی و معنوی مردم به صورت سریع دوم ارتباط با مردم از طریق دعا و بازگشت ان به مسیولین از طریق سروش غیبی! سوم رفع عطش از مردم و در نتیجه کاهش تنش و استرس و ترویج اخلاق اسلامی .
در مرحله ی سوم گسترش و بهسازی مساجد است که بعد از حل مشکلات مردم جایی برای شکر گذاری و دعا به جان مسیولین باشد .
می ماند مسایلی جانبی مانند نفت و بانکداری ، بیمه ، صنایع ، کشاورزی و ... . که هر چند چیزی جز زخارف دنیوی نیست که صد البته چرک کف دست است اما چه می شود کرد کارهای خلق الله باید انجام شود و این شر لازم است . برای ساماندهی این امور تمامی صنایع و معادن و کشاورزی را به صورت یکجا با کار کارشناسی به بنیادها ( مستضعفان ، شهید ، 15 خرداد و ... ) می سپاریم . اینکار یعنی شایسته سالاری و واگذاری کار به کاردان .
امیدوارم متوجه عمق تفکر و خدمت مسیولین نسبت به خود شده باشد .
و من الله توفیق